مروری بر کتاب زندگی خود را طراحی کنید نوشته بیل بورنت و ایوانس

مروری بر کتاب زندگی خود را طراحی کنید نوشته بیل بورنت و ایوانس

کتاب زندگی خود را طراحی کنید ، نوشته دو نویسنده است. یکی بیل بورنت و دیگری دیوید ایوانس. کتابی معروف که مدتی است برای علاقمندان به برنامه ریزی زندگی، انتخاب هوشمندانه و محبوبی شده است. از کتابهای پر فروش دنیا در حوزه برنامه ریزی زندگی بوده و نویسندگان تلاش کرده اند تا روایت های خود را برای طراحی یک زندگی عالمانه و موثر و موفق با نثر ساده، ارائه کنند.

برای عاشقان برنامه ریزی درست زندگی، گزینه خوبی است. انتخابی برای راهنمای شغلی، مهارت زندگی و خودشناسی. در سال ۲۰۱۶ میلادی در فهرست کتاب های پر فروش امریکا قرار گرفت و عنوان فرعی آن، چگونه زندگی خوب و شادی بسازیم است. لحنی مشفقانه دارد. نصیحت های کتاب زندگی خود را طراحی کنید، معقول است. رضا جمشیدی صفا در ترجمه این کتاب، خوب عمل کرده و به نظر می رسد که مطالعه اش در دوران کرونا، خالی از لطف نباشد.

درکتاب زندگی خود را طراحی کنید یا DESIGNING YOUR LIFE به ذهن فریبکار ما تلنگر می زند. پس، خوب است کتاب ذهن فریبکار را هم مطالعه کنیم. ذهن فریبکار، ذهنی است که مملو از داده های غلط بوده و از آن ها داده ها برای تصمیم و قضاوت های غلط و سطحی، استفاده می شود.

در کتاب زندگی خود را طراحی کنید به ما یادآوری می کند که چرا به ما گفته اند که بهترین سال های زندگی ما دوران تحصیل است. چرا باید هر کس در هر رشته ای که درس خوانده کار کند. آیا واقعا همسو بودن رشته شغلی با تحصیلات، زندگی موفقی را خلق می کند؟ آیا شما اکنون در رشته ای که تحصیل کردید کار می کنید و درامد دارید؟ آیا خود را یک عمر باید محکوم به مدرک اخذ شده از فلان دانشگاه با فلان معدل کرد؟ این ها مسائلی است که در صفحات اولیه کتاب زندگی خود را طراحی کنید به آن اشاره می شود.

بیل بورنت و دیوید ایوانس در کتاب زندگی خود را طراحی کنید به ما می گویند که سه چهارم کسانی که در امریکا کار می کنند، شغل آن ها ربطی به تحصیلشان ندارد. آیا ایجاد این انتظار در جوانی که باید شغل مناسب با رشته تحصیلی اش داشته باشد، تضمینی برای ایجاد نارضایتی و دور شدن از شادی در بقیه زندگی نیست؟

نویسندگان کتاب زندگی خود را طراحی کنید در واقع سخنرانان انگیزشی در دانشگاه استنفورد آمریکا هستند و مرکزی با نام طراحی زندگی یا LIFE DESIGN LAB‌ دارند. این دو نویسنده، تجربه های خود از کار کردن در اپل و EA را نیز روایت می کنند که جالب است.

نویسندگان معتقد هستند که در طراحی زندگی، با تفکر طراحی، امکان پذیر است.

موضوعی که در واقع ناپلئون هیل هم در کتاب بیندیشید و ثروتمند شوید (THINK AND GROW RICH) به آن اشاره دارد و رولف دوبلی در کتاب معروفش: هنر شفاف اندیشیدن (CLEAR THINKING) آن را به ما یادآوری کرده است. همه چیز به نوع تفکر ما بستگی دارد. زندگی خوب با تفکر خوب امکان دارد. کتاب زندگی خود را طراحی کنیم می گوید که زندگی ایده آل، وجود ندارد.

هیچ جا منتظرش نباشید. هیچ کس هم نمی داند که آن زندگی ایده آل چیست و چگونه باید باشد. درست همان طور که هیچ کسب و کاری نمی داند، محصول ایده آل چیست و چه ویژگی هایی دارد. کسب و کار در مسیر طراحی محصول بهتر، حرکت کرده و شما نیز باید در مسیر طراحی زندگی بهتر حرکت کنید.

معیارهایی هستند که بدانید در مسیر هستید. اما این که منتظر باشید که در مسیر زندگی به نقطه ای برسید که بگویید این همان مقصود است، این در واقع یک اشتباه بزرگ شما خواهد بود.

همه کتاب درباره هنر حل مساله (Art of Problem Solving) است. درباره هنر حل مساله، کتاب های زیادی در بازار نشر ایران، تالیف و یا ترجمه شده است که باید به آن ها رجوع کرد. حل مساله، مهارت و دانش نیاز دارد و باید آموخت. در کتاب زندگی خود را طراحی کنید، مهارت حل مساله یادآوری می شود. نه مساله تولید و تجارت و کسب و کار و استارت اپ. بلکه مساله های زندگی. برای حل بسیاری از مسائل، باید عادت کنیم آن ها را در چارچوب مختلفی ببینیم و اتفاقا خودشان هم همین ابزار را به شیوه های مختلف در کتاب خود به کار بسته اند.

کتاب زندگی خود را طراحی کنید

نویسندگان کتاب زندگی خود را طراحی کنید ، مثال جالبی دارند درباره گرانش (نیروی جاذبه زمین یا همان ۹.۸۲ متر بر مجذور ثانیه) و بحث دوچرخه سواری.

گرانش هست. نیروی جاذبه و وزن وجود دارد. حتی می‌توان بر آن‌ها غلبه هم کرد؛ چنان‌که هواپیماها و موشک‌ها و مراکز فضایی این کار را کرده‌اند. اما حل مشکل گرانش، مسئله‌ی ما – که سرگرم دوچرخه‌سواری هستیم – نیست. ما می‌خواهیم تجربه‌ی بهتری از دوچرخه‌سواری خود داشته باشیم.

عناوین کتاب زندگی خود را طراحی کنید

  • آنچه هستید بپذیرید.
  • قطب‌نمای خود را بسازید و در جهت درست تنظیم کنید.
  • راه‌ها [گزینه‌ها]ی پیش رو  را جستجو کنید و بیابید.
  • مثل یک طراح فکر کنید.
  • برای  زود شکست خوردن و زیاد شکست خوردن آماده باشید (دیر شکست خوردن می‌تواند خطرناک‌تر باشد)
  • چگونه کار پیدا کنیم؟ چه می‌شود که بیکار می‌مانیم؟
  • شاد بودن را “انتخاب” کنید
  • طراحان، شکست نمی‌خورند. بلکه با آزمودن هر گزینه، یک گام به جلو می‌روند.
  • به اطرافیان خود مانند یک تیم نگاه کنید (هر چند شکل ظاهری، شبیه یک تیم به مفهوم سنتی آن نباشد)

مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
بدون نظر

ورود