اگر متوجه شده اید که بیشتر اوقات خودتان را با دیگران مقایسه می کنید و احساس می کنید آن ها بهتر از شما هستند، یا همیشه از اشتباه کردن و حتی شکست خوردن می ترسید، ممکن است معنایش این باشد که اعتماد به نفس پایینی دارید. جالب است که افکار و اعمال شما می تواند اعتماد به نفس تان را از آنچه تاکنون وجود داشته بیشتر سازد. و اگر دست از انجام بعضی کارها بکشید، ممکن است متوجه شوید که واقعاً احساس بهتری پیدا کرده اید.
در ادامه از کارهای اشتباهی خواهیم گفت که اعتماد به نفس را پایین می آورند.
۱- همیشه قوز می کنید
فشار روانی می تواند فرم بدن را تحت تأثیر قرار دهد، امری که می تواند بر روی میزان اضطراب اثر بگذارد. تحقیقات می گوید صاف نشستن و ایستادن برای اعتماد به نفس و روحیه بهتر است. این کار می تواند باعث شود کمتر هم احساس خستگی کنید و به شما کمک کند از پس اضطراب خود بهتر بربیایید. پس قوز کردن ممکن است نتیجه ی عکس دهد و باعث شود احساس خستگی کنید، کمتر احساس اعتماد به نفس کنید و روحیه ی خوبی نداشته باشید.
۲- کارهایتان را پشت گوش می اندازید
احتمال پشت گوش انداختن کارها در کسانی که اعتماد به نفس پایینی دارند بیشتر است چون با عقب انداختن کارها یا خودداری از انجام آن ها می توانند بد شدن نتیجه ی کار را توجیه کنند و به این ترتیب از تصویری که سعی دارند از خود برای دیگران بسازند، محافظت کنند. آن ها از بی عیب و نقص نبودن و اینکه کار خود را به قدر کافی خوب انجام ندهند، می ترسند. پشت گوش انداختن کارها راهی است برای اینکه از عهده ی این ترس برآیند.
با این حال، این کار نتیجه ای جز حس اضطراب و گناه بیشتر و همینطور پایین آمدن انرژی و اعتماد به نفس ندارد. اگر چنین آدمی هستید، سعی کنید از این فکر که همه ی کارها را باید بی عیب و نقص انجام دهید، دست بکشید و از فرآیند کار لذت ببرید. به علاوه، وقتی کاری را انجام می دهید، سعی کنید به چیزهایی که در مورد کارتان دوست ندارید فکر نکنید و تمرکز خود را روی مزایایی بگذارید که با تمام کردن کار نصیب تان خواهد شد.
۳- از کلماتی مانند «باید» و «حتماً» استفاده می کنید
این کلمات نباید معنای منفی داشته باشند اما وقتی مشکل ساز می شوند که هدف هایی برای خودتان تعیین کنید که دستیابی به آن ها واقعاً دشوار است و فکر می کنید هر چیزی غیر از آن به اندازه ی کافی خوب نیست. این سختگیری ها نتیجه ای ندارد جز اینکه بیشتر تحت فشار قرار گیرید. سعی کنید فکرتان را عوض کنید و وقتی هدفی برای خود تعیین می کنید به خودتان اجازه ی نقص داشتن یا اشتباه کردن دهید.
۴- خودتان را سرزنش می کنید در حالی که تقصیری ندارید
اگر متوجه شده اید که بیشتر اوقات از بابت چیزی احساس گناه می کنید، ببینید در چه مواقعی دچار این احساس می شوید و در آن حالت چه فکرهایی به ذهن تان می آید. با دیدی نکته سنجانه به این فکر کنید که آیا اشتباهی که رخ داده واقعاً تقصیر شما بوده یا شاید در واقع تقصیر کس دیگری بوده، یا تنها یک تصادف بوده و در هر صورت کاری از دست شما برنمی آمده. از یک دوست بپرسید که او در مورد همان موقعیت چه فکر می کند و شاید متوجه شوید در حالی خود را سرزنش می کنید که مقصر اصلاً شما نبودید.
۵- همیشه انتظار بدترین اتفاق را دارید
شاید فکر کنید که انتظار بدترین نتیجه را داشتن به شما کمک می کند از پس یک موقعیت بهتر بربیایید، به خصوص اگر وضع خوب پیش نرود، چون اینگونه آمادگی اش را خواهید داشت. و اگر همه چیز خوب پیش برود، خیال تان راحت خواهد شد. با این حال، این طرز فکر ممکن است نتیجه ای جز نهادینه شدن این باور در شما نداشته که همیشه شکست می خورید و هر کاری انجام می دهید به اندازه ی کافی خوب نیست.
۶- فکر می کنید بابت همه چیز باید ممنون باشید
به خاطر پایین بودن اعتماد به نفس تان ممکن است به ندرت چیزی که واقعاً می خواهید را به دست آورید و به جایش به کم راضی شوید، چه در کار و چه در زندگی شخصی. ممکن است احساس کنید که لیاقت بیشتر از آن را ندارید و باید قدر همان چیزهایی که دارید را بدانید. اما این طرز فکر درست نیست، پس اجازه ندهید تردیدها یا خودبیزاری تان مانع از به دست آوردن خواسته تان شود.
۷- به دیگران اجازه می دهید با شما بدرفتاری کنند
چه فقط بی ادبی یک شخص باشد و چه جسارتی آشکار به شما، ممکن است رفتار آن شخص با خودتان را توجیه کنید و بپذیرید، حتی اگر حرفی که می زنند یا کاری که انجام می دهند شما را معذب یا حس بدی نسبت به خودتان ایجاد کند.
برای آنکه جلوی چنین رفتاری را با خودتان بگیرید، باید اول با خودتان مهربان باشید. اگر خودتان را دوست داشته باشید و به خودتان احترام بگذارید، به دیگران هم اجازه نمی دهید که با شما بدرفتاری کنند. یک نکته ی مهم دیگر این است که مرزبندی را بلد باشید چون این کار بیانگر ارزشی است که شما برای خودتان قائل هستید و با آن به دیگران نشان می دهید که تحمل چه رفتاری را نخواهید داشت.
۸- از ریسک کردن خودداری می کنید
ترس از شکست می تواند مانع از انجام کارهای چالشی و حتی ریسک دار شود، حتی اگر نتیجه واقعاً بتواند تغییری مثبت در زندگی شما ایجاد کند. اگر دائماً از چالش ها دوری کنید، مغزتان به این طرز فکر خو می گیرد که نمی توانید از پس هیچ کار اندک سختی در زندگی تان بربیایید، چه برسد به اشتباه کردن یا شکست خوردن، امری که می تواند به اعتماد به نفس شما صدمه بزند و ترس شما را از دنیا و چالش هایش به مراتب بیشتر کند.
عالی بود
خیلی دقیق و صحیح بود عالی
ممنون بابت مقاله (^^)