هر چند سال یکبار، بن بست سقف بدهی، اعتبار ایالات متحده را در معرض خطر قرار می دهد. سقف بدهی پولی است که دولت ایالات متحده اجازه دارد برای انجام اموری مانند تأمین اجتماعی و خدمات درمانی، حقوق نظامی و… وام بگیرد. سقف بدهی فعلی ایالات متحده حدود ۳۱.۳۸ تریلیون دلار است که در ژانویه اعلام شد مبلغ آن بیشتر شده و به ۳۱.۴۶ تریلیون دلار رسیده است.
به گفته جنت یلن، وزیر خزانه داری آمریکا، این بدان معناست که ذخایر نقدی این کشور ممکن است تا اول ژوئن تمام شود. اگر جمهوریخواهان و دموکراتها نتوانند اقدامی انجام دهند، ایالات متحده احتمالا باید بدهی خود را نکول کند که تاثیر ناخوشایندی بر سیستم اقتصادی داخلی و خارجی این کشور می گذارد.
ناکامی در پرداخت سود یا اصل بدهی (استقراض) در زمان مقرر شده، نکول یا Default گفته میشود. نکول زمانی اتفاق میافتد که طرف بدهکار قادر به برآورده کردن تعهد قانونی بازپرداخت بدهی نیست. قرض گیرنده ممکن است وقتی از انجام پرداخت های لازم ناتوان بوده یا مایل به پرداخت بدهی نباشد، نکـول نماید. نکول در تعهد بدهی میتواند شرکت یا شخص را در یک مشکل مالی قرار دهد. قرض دهنده نکـول را به عنوان نشانهای مبنی بر اینکه قرض گیرنده احتمالاً پرداخت های آینده را انجام نخواهد داد، میبیند.
نمودار بالا افزایش شدید سقف بدهی در سالهای اخیر را نشان میدهد که دادهها را از منابع مختلف از جمله بانک جهانی، وزارت خزانهداری ایالات متحده و سرویس تحقیقات کنگره استخراج میکند.
افزایش سقف بدهی دولت ایالات متحده چیز جدیدی نیست
سقف بدهی از سال ۱۹۶۰، ۷۸ بار افزایش یافته است. امسال کوین مک کارتی، رهبر اکثریت جمهوری خواه مجلس نمایندگان، خواستار کاهش هزینه های دولت شده است. با این حال، جو بایدن معتقد است که سقف بدهی باید بدون هیچ گونه محدودیتی افزایش یابد. علاوه بر این، افزایش شدید نرخ بهره درصورت افزایش سطح بدهی می تواند مخاطره آمیز باشد.
تاثیر افزایش سقف بدهی دولت در تاریخ آمریکا
در طول تاریخ، افزایش سقف بدهی اغلب یک فرآیند معمولی برای کنگره بوده است. برخلاف امروز، توافقات برای افزایش سقف بدهی اغلب سریعتر مورد مذاکره قرار می گرفت. افزایش دو قطبی شدن سیاسی در سال های اخیر به بن بست هایی با پیامدهای مخرب منجر شده است.
به عنوان مثال، در سال ۲۰۱۱، یک توافق، چند روز قبل از ضرب الاجل انجام شد. این تاخیر حدود ۱.۳ میلیارد دلار هزینه اضافی برای دولت آمریکا در آن سال به همراه داشت. پیش از آن، دولت ایالات متحده، دو بار بین سالهای ۱۹۹۵ و ۱۹۹۶ تعطیل شد، زیرا رئیسجمهور بیل کلینتون و رئیس جمهوریخواهان مجلس نمایندگان، نوت گینگریچ با هم درگیر شدند. بیش از یک میلیون کارگر دولتی در اواخر نوامبر ۱۹۹۵ قبل از افزایش سقف بدهی به مدت یک هفته مرخص شدند.
حالا چه اتفاقی می افتد؟
جمهوری خواهان و دموکرات ها کمتر از دو هفته فرصت دارند تا به توافق برسند. اگر کنگره توافقی انجام ندهد، نتیجه این خواهد بود که دولت نمی تواند صورتحساب های خود را با بالا بردن سقف بدهی بپردازد. پرداخت برای کارگران فدرال به حالت تعلیق در می آید، برخی از پرداخت های بازنشستگی متوقف می شود و پرداخت بهره به خزانه ها به تعویق می افتد. ایالات متحده در این شرایط نکول خواهد کرد.
سه پیامد بالقوه
اگر سقف بدهی تا ۱ ژوئن ۲۰۲۳ افزایش نیابد، ایالات متحده شاهد این اثرات احتمالی خواهد بود:
۱. نرخ بهره بالاتر
معمولاً سرمایهگذاران به دلیل افزایش ریسک دارایی بدهیشان، به پرداخت بهره بیشتری نیاز دارند. اگر ایالات متحده نتواند سود بدهی خود را بپردازد و اعتبار آن کاهش یابد، این پرداختهای بهره احتمالاً افزایش مییابد که بر پرداخت سود دولت ایالات متحده و هزینه استقراض برای مشاغل و خانوارها تأثیر می گذارد.
نرخهای بهره بالا میتواند رشد اقتصادی را کاهش دهد. در نمودار زیر می بینیم که تصویر اقتصادی تیره تری از قبل پیش بینی شده است که بالاترین احتمال آن را از سال ۱۹۸۳ نشان می دهد.
از لحاظ تاریخی، رکود اقتصادی باعث افزایش هزینههای کسری بودجه ایالات متحده شده است، زیرا دریافتهای مالیاتی کاهش مییابد و درآمد کمتری برای کمک به تأمین مالی فعالیتهای دولت وجود دارد. هزینه های محرک مالی اضافی نیز می تواند هرگونه عدم تعادل بودجه را تشدید کند.
در نهایت، نرخهای بهره بالاتر میتواند مشکلات بیشتری را برای بخش بانکداری ایجاد کند، بخش بانکی که در حال حاضر پس از فروپاشی بانک سیلیکون ولی و بانک سیگنیچر در حال افزایش است.
افزایش نرخ بهره، ارزش اوراق قرضه موجود را که بانک ها به عنوان ذخایر سرمایه نگهداری می کنند، کاهش می دهد. این امر پوشش سپردهها را چالشبرانگیزتر میکند که میتواند عدم اطمینان را در صنعت بانکداری بیشتر کند.
۲. از بین بردن اعتبار بین المللی
به عنوان ارز ذخیره جهان، هرگونه نکول در اوراق خزانه ایالات متحده، بازارهای جهانی را متزلزل خواهد کرد. اگر نقش آن به عنوان یک دارایی فوق امن تضعیف شود، یک واکنش زنجیره ای از پیامدهای منفی می تواند در سراسر سیستم مالی جهانی گسترش یابد. اغلب اوراق خزانه به عنوان وثیقه نگهداری می شود. اگر این بدهی ها به سرمایهگذاران پرداخت نشود، قیمتها به شدت کاهش مییابد، تقاضا میتواند سقوط کند و سرمایهگذاران جهانی ممکن است سرمایهگذاری را به جای دیگری منتقل کنند.
سرمایه گذاران ریسک عدم پرداخت پول آمریکا به دارندگان اوراق قرضه را فاکتور می گیرند.
تهاجم روسیه به اوکراین منجر به تحریم های شدید مالی شد، چین و هند به طور فزاینده ای از ارزهای خود برای تسویه حساب تجاری استفاده می کنند. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه میگوید دو سوم تجارت به یوان یا روبل انجام میشود. اخیراً چین نیز با برزیل و قزاقستان قراردادهای غیر دلاری منعقد کرده است.
۳. آشفتگی بخش مالی
بازگشت بدهی، به اعتماد سرمایه گذاران به اقتصاد ایالات متحده آسیب می رساند. همراه با نرخ های بهره بالاتر که بر هزینه ها تأثیر می گذارد، بازارهای مالی فشار بیشتری می بینند. تقاضای کمتر سرمایه گذاران می تواند قیمت سهام را کاهش دهد.
مفهوم سقف بدهی چه مشکلی دارد؟
امروز، بدهی دولت ایالات متحده ۱۲۹ درصد تولید ناخالص داخلی است. هزینه سالانه خدمات این بدهی در مقایسه با سال ۲۰۱۱ حدود ۹۰ درصد افزایش یافته است که ناشی از افزایش بدهی و نرخ بهره بالاتر است.
برخی از اقتصاددانان استدلال می کنند که افزایش سقف بدهی به دولت ایالات متحده کمک می کند تا از نظر مالی مسئولیت بیشتری داشته باشد. برخی دیگر معتقدند که ساختار ضعیفی دارد و اگر دولت سطحی از هزینه ها را در بودجه خود تصویب کند، افزایش سقف بدهی باید به طور خودکار انجام شود.
در واقع ایالات متحده یکی از معدود کشورها در سراسر جهان است که سقف بدهی دارد.
بدون نظر