خودشیفتگی، اختلالی شخصیتی با درجات مختلف است. هر کسی می تواند نشانه هایی از خودشیفتگی را داشته باشد، مانند فقدان همدلی و میل به انتقادگری شدید، اما ۶ درصد از جمعیت دنیا به شدیدترین نوع آن یعنی اختلال شخصیت خودشیفته گرفتارند.
افراد خودشیفته در جایگاه والدین ممکن است خصوصیاتی مانند خودبرتربینی از خود نشان دهند و به فرزندان شان به چشم نسخه ی دیگری از خود هستند. فرزندان افراد خوشیفته ممکن است تا سال ها بعد در سنین بزرگسالی متوجه تأثیر رفتارهای والدین شان بر زندگی خود نشوند.
از آنجایی که در کودکی زمان زیادی را با طیف مختلفی از افراد بزرگسال سپری نمی کنیم، محدود بودن تجربیات مان درک این امر را که رابطه ی ما با والدین مان چه تأثیر منفی ای می تواند بر ما داشته باشد، دشوار می کند.
در حقیقت کودک در خانواده ای بزرگ می شود که این رفتارها به طور مداوم در آن وجود دارد و بنابراین نمی تواند متوجه شود که رفتار والدین او چه تفاوتی با باقی پدر و مادرها دارد.
اما وقتی بزرگ می شویم و پا به دوران بزرگسالی می گذاریم، با مقایسه ی تجربیات خود با همسن و سالان مان، ممکن است نشانه های خودشیفتگی والدین مان، مانند نیاز افراطی به تحسین شدن و سوء استفاده از دیگران، در نظرمان بیشتر روشن گردد.
۱- حمایت والدین تان شرطی است
خودشیفته ها از حس خود برتربینی شدیدی برخورداند. آن ها در جایگاه والدین ممکن است به فرزندان خود به چشم نسخه ی دیگری از خود نگاه کنند که این امر می تواند به صورت ابراز محبت و حمایت خودش را نشان دهد، اما تنها زمانی که این کار تصویر خوبی از آن ها به دیگران دهد.
این امر بیشتر در میان مادران خودشیفته متداول است تا پدران خودشیفته. پدران خودشیفته از روش های آشکارتری برای اثبات برتری خود استفاده می کنند.
اگر احساس می کنید والدین تان شیفته ی ظاهر یا برخی دستاوردهای به خصوص شما هستند، اما در موارد دیگر به شدت از شما انتقاد می کنند، ممکن است به معنای خودشیفته بودن آن ها باشد.
قرار گرفتن شخصی دیگر در مرکز توجه می تواند برای خودشیفته ها حسادت برانگیز باشد و این امر شامل فرزندان آن ها هم می شود، چون نیاز آن ها به تحسین شدن را تحت تأثیر قرار می دهد.
۲- در بسیاری از مواقع والدین تان احساسات تان را اشتباه می دانند
از آنجایی که تمام فکر و ذکر خودشیفته ها خودشان است، آن ها بسیاری از اوقات احساسات دیگران را بی ارزش جلوه می دهند تا خود را مرکز توجه قرار دهند.
خودشیفته ها به فقدان حس همدلی هم گرفتارند، به همین دلیل، برای درک احساسات شما با مشکل رو به رو هستند، از جمله احساس ترس، غم یا ناامیدی. در نتیجه، ممکن است به جای ابراز همدلی یا حمایت از شما، مشکلات تان را نادیده بگیرند یا توجه را به سمت خود برگردانند.
۳- حالا در دوران بزرگسالی دائماً با حس شک و تردید نسبت به خودتان درگیر هستید
اگر والدین خودشیفته به بی ارزش جلوه دادن احساسات فرزند خود ادامه دهند، این امر می تواند آن فرزند را در دوران بزرگسالی با حس تردید مداوم نسبت به خود درگیر کند.
نبود یک محیط حمایتگر و عشق دهنده که برای رشد سلامت روان فرزند ضروری است، باعث بروز این مشکل می شود.
۴- همیشه احساس می کنید وقت هایی که پیش آن ها هستید باید بهترین نسخه ی خودتان باشید
اگر احساس می کنید وقت هایی که پیش والدین تان هستید باید بسیار حساب شده و محتاطانه رفتار کنید، این امر نیز می تواند نشانه ی خودشیفته بودن آن ها باشد.
این مسأله سبب می شود فرزندان بسیار خودانتقادگر شوند، از هر گونه درگیری دوری کنند و احساس کنند همیشه باید بی عیب و نقص باشند، عادی که می تواند به روابط آینده ی آن ها هم منتقل شود.
این امر منجر به بروز مشکلاتی مرتبط با مقوله ی دلبستگی می شود و به طور کلی نگاهی نادرست نسبت به یک رابطه سالم برای فرد ایجاد می کند.
مطلب زیبایی بودمن مطالب روان شناسی رو دوست دارم
من از خوش تیپی خود گر بگویم
ز خود زیباتر هیچ فردی نجویم
قوی هستم ، مهم هستم و دانا
نه پیدا میشود چون من توانا
مخی دارم پُر از افکار روشن
خدا را کی شناسد این منِ من
ز خود ممنونم و خود را ستایم
خودم بهر خودم بیشِ از خدایم
………………………………………
امضاء : منِ منِ منِ خودم