فیلم های عاشقانه یکی از محبوب ترین ژانرهای سینمایی هستند اما حقیقت آن است که تصویری که فیلم ها از عشق و روابط عاطفی ارائه می دهند، بسیار دور از واقعیت است.
درست است که این فیلم ها بسیار سرگرم کننده هستند و به ما این امید را می دهند که بالاخره یک روز نیمه ی گمشده ی خود را پیدا خواهیم کرد، اما در دراز مدت آسیب آن ها بیشتر از فایده شان خواهد بود.
در ادامه از باورهای نادرست و سمی درباره ی رابطه عاطفی خواهیم گفت که فیلم ها مروج آن ها هستند.
۱- ارجحیت دادن عشق در نگاه اول به جای ساخت تدریجی رابطه
آشکارترین دروغی که فیلم ها به ما می گویند این است که دو فرد کاملاً غریبه می توانند با چشم در چشم شدن، فوراً به یکدیگر دل ببازند.
شاید رمانتیک و جادویی به نظر برسد، اما حقیقت این است که این نه عشق، بلکه هوس است.
چون عشق واقعی به صرف وقت نیاز دارد. برای شکوفا و عمیق شدن آن، یک زوج باید تجربه های مختلف زیادی را با یکدیگر از سر بگذرانند.
حقیقت آن است که همه ی آدم ها در آن مرحله به اصطلاح «ماه عسل» رابطه، دوست داشتنی هستند. اما با به میان آمدن پای مسائل شغلی، اضطراب ها و فشارهای روانی، تروماهای کودکی، عادت ها و خانواده ها، همه چیز تغییر می کند.
بنابراین اگر مثل فیلم ها به طرز جادویی ای عاشق نشده اید، به خودتان شک نکنید. در یک رابطه عاطفی برای ساختن عشقی واقعی، به تعهد، صرف وقت و گفتگوی فراوان نیاز است.
۲- تأکید بیش از اندازه بر کارهای عاشقانه ی خاص و مادی گرایی
اگر کارهای کوچک اما معناداری که شریک عاطفی تان برای نشان دادن علاقه ی خود به شما می کند، به چشم تان نمی آید و دل تان می خواهد مثل فیلم ها با کار خاصی شگفت زده تان کند، باید بدانید که این انتظار بسیار آسیب زا است.
انتظار داشتن از شریک عاطفی خود برای اینکه عشقش به شما را دائماً با هدیهه یا کارهای بزرگ و خاص ثابت کند، چیزی نیست که روابط عاطفی شاد بر آن بنا شوند.
۳- نشان دادن حسادت و داشتن حس مالکیت نسبت به یکدیگر به عنوان نشانه های عشق
همه ی ما فیلم هایی دیده ایم که در آن ها یکی از طرفین رابطه عاطفی به شدت حسود است اما در فیلم این امر نشانه ی عشق به تصویر کشیده می شود، نه چیزی سمی.
فیلم ها باعث می شوند تصور کنیم این امر در روابط عاطفی چیزی سالم و بی عیب محسوب می شود.
به طور حتم داشتن اندکی حس حسادت طبیعی است، اما محدود کردن شریک عاطفی خود یا رفتار کردن به شکلی که گویی «مالک» او هستید، امری عادی نیست.
شاید حس حسادت شریک عاطفی تان به شما احساس خواسته شدن و خواستنی بودن دهد، اما حقیقت آن است که این حس حسادت سرآغاز یک رابطه ی پرآزار خواهد بود.
یک رابطه عاطفی سالم بر پایه ی اعتماد شکل می گیرد. در این حالت، طرفین رابطه این موضوع را درک می کنند که آن ها کماکان دو فرد مجزا و مستقل هستند که به دلیل علاقه به یکدیگر تصمیم به باهم بودن گرفته اند.
۴- عادی سازی مردانگی سمی و کلیشه های جنسیتی
بسیاری از فیلم ها مقوله ی مردانگی سمی را امری عادی جلوه می دهند. گاهی حتی در فیلم ها شخصیت زن را راضی به این امر نشان می دهند، اما حقیقت این است که در نهایت باز هم زن موجودی تسلیم در برابر یک مرد به تصویر کشیده می شود که به خود اجازه می دهند به دلیل علاقه اش به آن زن، هر رفتاری با او داشته باشد.
دیگر باید این تصور را کنار گذاشت که تنها مردی یک مرد واقعی است که مقتدر باشد، به تمام خانواده اش دستور دهد و حرف آخر را در خانواده او بزند و تنها نان آور خانه باشد.
زن ها هم از گذشته ثابت کرده اند که کارهای بسیار بیشتری از خانه داری و برقراری رابطه جنسی، از آن ها ساخته است.
۵- ترویج ارزش های سطحی با مانور دادن بر ایده ی تحول ظاهری
ایجاد دگرگونی های ظاهری در خود چیز بدی نیست، اما به این شرط که آن را برای دل خودتان انجام دهید، نه صرفاً برای جذب کردن شخص مورد علاقه تان.
این امری سطحی است و کمکی به داشتن یک رابطه عاطفی شاد نمی کند.
شاید با تغییرات ظاهری تان موفق شوید شخص مورد نظرتان را به خود جذب کنید، اما این امر تضمین نمی کند رابطه عاطفی تان رابطه ای مملوء از عشق و احترام خواهد بود.
در نهایت اینکه اگر کسی از ظاهر شما، همانطوری که واقعاً هستید، خوشش نمی آید، ایرادی ندارد. شاید مورد علاقه ی او نباشید، اما به طور حتم مورد علاقه ی شخصی دیگر هستید، بنابراین لازم نیست خودتان را تغییر دهید، مگر اینکه آن را برای دل خودتان انجام دهید.
مردانگی سمی؟! والا چیزی که این روزها توی فیلمها میبینیم فقط زنانگی سمی هست.
عالی