وضعیت زنان افغان پیش از ظهور طالبان چگونه بود؟

وضعیت زنان افغان پیش از ظهور طالبان چگونه بود؟

افغانستان در دهه‌های هفتاد و هشتاد میلادی، با وجود مشکلات و دشواری‌هایی که داشت، به سمت مدرنیزاسیون پیش می‌رفت و ساختار‌ها و نهاد‌های مدرن در سراسر این کشور جا باز می‌کردند. آرامش و امنیت در کشور وجود داشت و تجارت با کشور‌های همسایه رونق گرفته بود. این پیشرفت‌ها به ویژه زمانی مهم می‌شدند که بدانیم افغانستان همواره کشوری اشغال شده بود که بر اساس ارزش‌های محلی و پدرسالارانه اداره می‌شد و مدرنیته و تکنولوژی‌های مدرن در آنجا گسترش نیافته بودند.

با جنگ افغانستان و شوروی و به تبع آن روی کار آمدن طالبان و مذهبیون افراطی، همه چیز بر باد رفت و مردم افغانستان از آن زمان تاکنون دچار تنش و بحران شده‌اند.

افغانستان به عنوان مملکتی مستقل از زمان احمدشاه درانی مطرح شد. نادرشاه افشار افغانستان را تصرف کرده بود و پس از مرگش احمد خان که یکی از سرداران قدرتمند نادر بود، به سرعت به افغانستان رفت و قبایل مختلف را متحد کرد. اما دیری نپایید که بریتانیای کبیر افغانستان را تحت سیطره خود درآورد و اشغال کرد.

پس از جنگ جهانی اول و استقلال بسیاری از کشور‌ها از امپراطوری‌های بزرگ، افغانستان هم از بریتانیا مستقل شد و در سال ۱۹۱۹ قراردادی با بریتانیا امضا کرد که بر اساس آن استقلال افغانستان و دوستی آن با دولت بریتانیا تضمین می‌شد. افغانستان از آن زمان تا حدود سال ۱۹۷۹ میلادی توسط پادشاهانی اداره شد که مهمترین آنان محمدظاهر شاه بود که حدود ۴۰ سال بر افغانستان حکمرانی کرد.

محمدظاهر شاه قانون اساسی برای افغانستان مدون کرد و آزادی‌های مدنی و سیاسی را گسترش داد. قبایل مختلف در زمان او با یکدیگر متحد شدند و طی نیم قرن در افغانستان هیچ جنگی در نگرفت. تکنوکرات‌هایی که خارج تحصیل کرده بودند، در دهه شصت به افغانستان بازگشتند و مدرنیزاسیون به صورت رسمی آغاز شد.

ایجاد آموزش و پرورش، حق حجاب اختیاری، احیای برخی از حقوق زنان و انتخابات آزاد پاره‌ای از دستاورد‌های این دوره بودند. مورخان دهه هفتاد افغانستان را دوران دموکراسی می‌نامند که مدرن‌سازی‌های آن دوره به چشم بسیاری از علمای سنتی و بنیادگرا‌ها خوش نمی‌آمد.

در کشوری که قرن‌ها به صورت قبیله‌ای و سنتی اداره شده بود حق آموزش و رای زنان و اصلاحات سکولار طبعا با واکنش شدید مواجه می‌شد. جنگجو‌های افراطی به هر نحو ممکن می‌خواستند این اصلاحات را متوقف کنند. اما آن‌ها برای متوقف کردن قطار مدرنیزاسیون در افغانستان قدرت مادی لازم را نداشتند؛ نه پول داشتند و نه سلاح و نه تشکیلات منسجم. این لوازم مادی را ایالات متحده و هم‌پیمانانش در اختیار آن‌ها قرار دادند و مدرنیزاسیون در افغانستان متوقف شد.

حزاب چپگرای افغانستان که در دهه هفتاد میلادی قدرت را به دست آوردند می‌خواستند نوعی توسعه مدرنیستی به شیوه سوسیالیستی ایجاد کنند و پشتیبان اصلی آن‌ها در این امر اتحاد جماهیر شوروی بود و دشمن اصلیشان بنیادگرا‌های مذهبی بودند.

در جنگ بین افغانستان و شوروی، ایالات متحده از بیم گسترش کمونیسم در منطقه به تجهیز تسلیحاتی و مالی افراطیون پرداخت که در نتیجه آن گروه‌هایی مانند طالبان در افغانستان به وجود آمدند.

فرهنگ بومی نیز بر اساس خرافات و ناآگاهی‌های تاریخی خود از بنیادگرا‌ها حمایت می‌کرد و به مدرنیست‌ها نگاه خوبی نداشت. همین امر باعث پیروزی جریان بنیادگرا در افغانستان شد. برژینسکی در همان روز‌ها به افغانستان سفر کرد و به طالبان وعده داد که به زودی با کمک ایالات متحده و خدا مسجدهایشان را پس خواهند گرفت.

از طرفی هم بسیاری از افراطیون از کشور‌های دیگر، کسانی، چون اسامه بن‌لادن، به افغانستان رفتند تا با کمونیست‌ها بجنگند و همه این وقایع باعث سقوط سوسیالیست‌ها و قدرت گرفتن طالبان در افغانستان شد. طالبان با هر آنچه که آن را مظاهر کفر می‌دانست به مقابله پرداخت و تمام دستاورد‌های مدنیت در افغانستان را نابود کرد.

منبع: رویداد 24
مطالب مرتبط
مطالب دیگر از همین نویسنده
مشاهده بیشتر
دیجیاتو
۲ نظر

ورود

  • 🐱Mahdi😼 تیر ۲۳, ۱۴۰۳

    وقتی بعد از پایان جنگ داخلی ،مردم خواهان بازگشت به نظام پادشاهی در افغانستان بودن،آمریکا حرف مردم را نادیده گرفت و ریاست جمهوری وابسته به خودش را سرکار آورد.
    اینه که نباید به دولت های مثلا دموکراتیک دلخوش بود،فقط و فقط باید از ارزش ها ی میهنی خودمون با آگاهی در برابر نقشه های دشمنان ایران دفاع کنیم

  • تف بر تو ای روزگا تیر ۲۷, ۱۴۰۳

    تف به تو ای روزگار. چقدر شبیه همیم. ماهم مثل چیز پشیمون.