مرگ همیشه هم غم انگیز نیست، دست کم در این قبرستان رومانی که در آن مردگان بازدیدکنندگان را با داستان زندگی شان سرگرم می کنند.
«قبرستان فکاهی» که در دهکده ای در بخش ساپانتای رومانی واقع شده، مجموعه ای است از بیش از هزار صلیب ارتدکس چوبی پر نقش و نگار که قبر نوشته های رنگارنگ و نقاشی های بچگانه ای روی آن ها ترسیم شده است.
در این دهکده ی کوچک چیز زیادی پنهان نمی ماند و هر عیب و ایرادی که شخص در زمان حیاتش داشته باشد پس از مرگش تبدیل به اثری هنری بر روی قبرش می شود.
این نگرش گرچه طنز آمیز اما سیاه و واقع بینانه، که ریشه در فرهنگ سنتی روستایی این منطقه دارد، گردشگران را مجذوب و مسحور خود می کند.
این منطقه با اینکه فاصله ی زیادی با بخارست، پایتخت رومانی دارد، اما یکی از جاذبه های گردشگری پرطرفدار این کشور است.
دومیترو پاپ تینچوی ۶۲ ساله که بسیاری از صلیب های این قبرستان کار دست او هستند، می گوید: «می دانم چه چیزی گردشگران را تحت تأثیر قرار می دهد. این قبرستان یک قبرستان ساده نیست. مردم می فهمند که اینجا در واقع یک جایی است که در آن می توانید به خود مرگ بخندید.»
یک روز صبح گروهی از گردشگران آلمانی به این قبرستان آمده بودند و محو تماشای صلیب های آبی، زرد، سبز و قرمز رنگی شده بودند که به دقت حکاکی شده بودند و نقاشی های کارتونی و اشعاری که به زبان مردم محلی روی آن ها بود را تماشا می کردند. به نظر بعضی از آن ها این مکان بیشتر یک موزه ی روباز بود تا یک قبرستان.
یکی از این گردشگران، ژرارد شوستر ۶۳ ساله که متولد رومانی بود اما در آلمان زندگی می کرد گفته بود: «از بچگی داستان هایی درباره ی اینجا شنیده بودم. پدر و مادرم درباره ی قبرستان فکاهی صحبت می کردند و من همیشه دلم می خواست بیایم و اینجا را ببینم ولی تا الان نشده بود.»
یکی از نقاشی های روی این قبرها یک مرد جوان و یک قطار مترو را نشان می دهد – این مرد را یک قطار زیر گرفته بود. در قبر نوشته ی او اینگونه آمده: «از زندگی خیلی لذت می بردم، رفتم به غرب اروپا، شاید متروی پاریس نفرین شده بود. من قمارباز بودم و در سال ۲۰۰۱ در ۱۶ سالگی مُردم.»
بعضی از صلیب ها شبیه به قصه های عبرت آموز امروزی هستند.
یک قبر نوشته ی دیگر درباره ی یک راننده ی کامیون به زندگان درباره ی خطرات زیاد کار کردن هشدار می دهد: «من کار می کردم که ثروتمند شوم و مجبور بودم از همه چیز بگذرم. امیدوارم مردم این جا بیایند و صلیب مرا بخوانند.»
«اتفاقی که افتاد این بود: کامیون چپ کرد و من خاکی شدم. من در سال ۲۰۰۲ در بارسلونا در سن ۴۲ سالگی مُردم.»
در سال ۱۹۳۵ استن ایوآن پاتراس چوب تراش رومانیایی این ایده به ذهنش رسید که سنگ نوشته ها و نقاشی های ساده ای را روی صلیب ها حکاکی کند. او به این کار ادامه داد و تا زمان مرگش در سال ۱۹۷۷ در مجموع ۷۰۰ صلیب ساخت. روی قبر او نوشته شده که او خالق قبرستان فکاهی است.
هزینه ی صلیب ها چیزی بین ۵۲۰ تا ۱،۳۰۰ دلار می شود و ساخت یکی از آن ها می تواند هفته ها زمان ببرد.
گرچه بعضی صلیب ها سرگرم کننده اند اما بعضی ها صرفاً غم انگیزند.
یکی از این صلیب ها یک بچه ی ۳ ساله را نشان می دهد که زیر ماشین رفته بود و دیگری داستان مرد ۳۸ ساله ای را روایت می کند که گرفتار «مرگ بی رحمانه ای» شد که او را از همسر و دو دخترش جدا کرد.
تینچو درباره ی فلسفه ای که در پشت این قبرستان وجود دارد می گوید: «این نوشته ها و تصاویر حاوی عناصری هستند که به شما یادآوری می کنند که مهم ترین چیز در زندگی چیست.»
بیشتر بخوانید:
رسم عجیب اندونزیایی ها؛ تجدید دیدار سالانه و معاشرت با مردگان
تماشای این ویدئو را به شما پیشنهاد می کنیم:
بدون نظر