باورهای غلطی که به واسطه فیلم های عاشقانه به وجود آمده

خوب است که گهگاه یکی از فیلم های دیزنی را ببینیم و دست کم برای مدتی محدود در یک عالم جادویی سیر کنیم. اما فیلم که به پایان برسد ما هم به دنیای واقعی برمی گردیم. در مورد فیلم های عاشقانه هم همینگونه است، با این تفاوت که این فیلم ها باورهای غلطی ایجاد می کنند که به همین راحتی ها از بین نمی روند و می توانند واقعاً بر رضایت شما از روابط عاطفی تان اثر منفی بگذارند.

در ادامه از باورهای غلطی خواهیم گفت که به واسطه ی فیلم های عاشقانه به وجود آمده است.

۱- قسمت هر چه باشد همان خواهد شد

مثال: دفترچه خاطرات (The Notebook) – آشنایی با مادر (How I Met Your Mother)

موضوعاتی مثل پیدا کردن نیمه ی گمشده ی خود یا در واقع «همان کسی که برای شما مقدر شده» و مواردی از این قبیل، برای کسانی جذابیت دارد که به قسمت اعتقاد دارند. با این حال، این باور آن ها را بیشتر منفعل می کند. به همین دلیل این افراد معمولاً رابطه عاطفی کوتاهی دارند، چون با پیدا شدن سر و کله ی اولین مشکل جا می زنند و همه چیز را رها می کنند. این باور همچنین باعث می شود که آدم ها فکر کنند کنترلی روی زندگی عاشقانه ی خود ندارند.

۲- یک نگاه کفایت می کند

مثال: تایتانیک (Titanic) – داستان وست ساید (West Side Story)

«عشق در نگاه اول» از آن چیزهایی است که اگر فکرش را کنید کار را برای فیلمسازها خیلی راحت می کند چون با آن مقدار زیادی در مدت فیلم صرفه جویی می شود. اما حقیقت آن است که شاید بتوانید کسی را پیدا کنید که در همان نگاه اول برایتان جذاب باشد اما ایجاد یک رابطه ی معنی دار به طور قطع زمان بیشتری می برد.

۳- دعوا کردن نشانه ی آتشین بودن عشق است

مثال: دفترچه خاطرات (The Notebook)

حرفه ای های سینما می گویند در فیلم ها گاهی از دعوای شدید میان شخصیت ها برای تأکید بر اختلاف آن ها استفاده می شود. و گرچه وجود اختلاف نظر امری کاملاً طبیعی است، اما فریاد زدن از ته دل، شکستن وسایل، یا رانندگی خطرناک، ممکن است نشانه ی وجود مشکل در کنترل خشم باشد.

۴- یک روز یک شوالیه از راه می رسد و همه چیز را رو به راه می کند

مثال: زن زیبا (Pretty Woman) – خدمتکاری در منهتن (Maid in Manhattan)

در فیلم ها اغلب پیدا کردن شریک عاطفی را کلید حل همه ی مشکلات به تصویر می کشند. در بعضی موارد، عشق را چیزی نشان می دهند که زندگی تان را بهتر می کند، که قطعاً هم همینطور است، اما این امر ممکن است این تصور را در بعضی ها به وجود آورد که زندگی آن ها بدون داشتن شریک عاطفی چیزی کم دارد. این در حالی است که تحقیقات نشان داده نداشتن شریک عاطفی فرصت بیشتری برای تعاملات اجتماعی باقی می گذارد و همین امر باعث شادی در فرد می شود.

نمونه های افراطی تر این مسأله، مرد ثروتمندی را به تصویر می کشد که از راه می رسد و یک زن را نجات می دهد و خوشبختش می کند. این نه تنها در تضاد با چیزی است که برای ترویج برابری میان زن و مرد به آن نیاز داریم، بلکه متفاوت بودن عادت ها و رفتارها، که با وجود اختلاف طبقاتی فاحش میان طرفین رابطه امری حتمی است، مانع از دوام آوردن رابطه عاطفی می شود.

۵- شخصیت یک نفر فقط برای شما بی عیب و نقص است

مثال: چگونه مردی را در ۱۰ روز از دست بدهیم (How to Lose a Guy in 10 Days) – ۱۰ چیز درباره تو که ازشان متنفرم (۱۰ Things I Hate About You)

بعضی فیلم ها اینطور نشان می دهند که ما می توانیم درباره ی اینکه که هستیم و چه انگیزه هایی داریم دروغ بگوییم و با همه ی این ها با همان کسی باشیم که دوستش داریم، در حالی که اگر فکرش را کنید در واقعیت بسیار مسخره است. روانشناسان می گویند دروغ گفتن به شریک عاطفی خود باعث از بین رفتن اعتبار رابطه، راحت نبودن در کنار شریک عاطفی خود و حتی مشکلات جسمی می شود.

۶- هیچ مشکلی نیست که یک عشق واقعی نتواند حلش کند

مثال: دیو و دلبر (Beauty and the Beast) – دیوانه وار، احمقانه، عاشقانه (Crazy, Stupid, Love)

همه ی ما دیده ایم که اینطور نشان می دهند که کسی که دوست دارید را می توانید تغییر دهید، حتی اگر رفتارهای نگران کننده ای داشته باشد، مثلاً یک نفر عاشق آزادی باشد و از هیچ چیز جدی ای خوشش نیاید اما ما کماکان باور داشته باشیم که او طرز فکرش را تغییر خواهد داد. تحمیل خواسته های خودمان به سبک زندگی دیگران نوعی تجاوز منفعلانه – پرخاشگرانه به مرزبندی ها است، امری که هیچ جایگاهی در یک رابطه عاطفی سالم ندارد.

۷- تنها چیزی که لازم دارید یک تغییر اساسی در ظاهرتان است

مثال: سیندرلا (Cinderella) – خاطرات پرنسس (The Princess Diaries) – او همه چیز تمام است (She’s All That)

این هم یکی از آن چیزهایی است که در بسیاری از فیلم ها دیده ایم و سعی دارد به ما بقبولاند که با تغییر مدل موها و کمی هم آرایش کردن (ماسک صورت با برش های خیار روی چشم ها فراموش نشود) حتماً می توانید قلب فرد مورد علاقه تان را تسخیر کنید، حتی اگر از قبل از شما خوشش نمی آمده. البته هیچ ایرادی ندارد که بخواهید ظاهرتان را تغییر دهید، اما ما هرگز نباید این کار را برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران انجام دهیم.

۸- ناز کردن حتماً جواب می دهد

مثال: دوستان (Friends) – غرور و تعصب (Pride and Prejudice)

این باور غلط نه تنها به کسی که از او خوشتان می آید نشان می دهد که علاقه ای به او ندارید، بلکه با اصل «نه یعنی نه» هم در تضاد است. این کار فرد را به تعقیب و پاییدن سوق می دهد که در فیلم ها معمولاً آن را چیز عاشقانه ای نشان می دهند اما در واقعیت کاملاً ترسناک است. در نهایت اینکه، چنین رفتاری ممکن است کسانی را جذب شما کند که ترس از تعهد دارند.

۹- می توانیم باهم دوستان معمولی بمانیم

مثال: سلست و جس برای همیشه (Celeste and Jesse Forever) – در واقع عشق (Love Actually)

دست کشیدن از رابطه ای که وقت و انرژی زیادی صرفش کرده اید یا ادامه ی رابطه به شکل دوست معمولی در صورت پس زده شدن، کار دشواری است. گاهی بهتر است به کلی به رابطه تان پایان دهید، درغیر اینصورت این دوستی معمولی می تواند به روابط عاطفی آینده ی هر دوی شما صدمه بزند. روانشناسان توصیه می کنند قبل از اینکه با شریک عاطفی سابق خود وارد یک رابطه ی دوستی معمولی شوید ۶ تا ۱۲ ماه صبر کنید تا ببینید این کار اصلاً امکان پذیر هست یا خیر.