منفورترین فیلم های چهل سال اخیر را در این مقاله خواهید شناخت. نمیتوان مدعی شد که تمام فیلمهای بازیگران شهیر هالیوود موفقیت چشمگیری داشتهاند. حتی بعضی از آثار این بازیگران را میتوان شکست محض دانست که از سوی هم تماشاگران و هم منتقدان رد شدهاند. تمام فیلمهایی که در این مقاله معرفی میشوند از سوی منتقدان در سایت راتن تومیتوز امتیاز صفر گرفتهاند.
بو دِرِک – ۱۹۸۴
بو درک سال ۱۹۸۴ در فیلمی به نام (بولِرو) بازی کرد؛ فیلمی دربارهی زنی متمول که سعی دارد عشق زندگیاش را بیابد. راجر ایبرِت از منتقد بنام سینما در مورد این فیلم نوشته: «آیندهای که برای فیلم بولرو میتوان در نظر گرفت قفسههای کلوپ اجارهی فیلم است. تدوین فیلم به حدی بیکیفیت است که باید دکمههای کنترل مخاطب جایگزینش شود.»
دیوید اسپِید – ۱۹۸۷
دیوید اسپِید سال ۱۹۸۷ در فیلم (پلیس آکادمی ۴: شهروندان گشتزن) بازی کرد. قسمت چهارم این مجموعه داستان شهروندانی را روایت میکند که به نیروی پلیس ملحق میشوند. کوین توماس در نقد این فیلم نوشته: «عجیبترین اتفاقی که در مورد فیلم پلیس آکادمی افتاده این است که به ساخت سری فیلمهایش ادامه میدهند در صورتی که فقط همان نسخهی اصلیاش طنز خوبی داشت.»
شان کانری – ۱۹۹۱
از دیگر منفورترین فیلم های چهل سال اخیر میتوان به فیلم (کوهنشین ۲: سریع) اشاره کرد که شان کانری سال ۱۹۹۱ در آن بازی کرد. او در این فیلم نقش کاراکتری را داشت که میخواست از تخریب لایهی اوزون جلوگیری کند. رابرت ابرت در نقد این فیلم گفته: «مدتی طولانی است که فیلمی تا این حد مضحک و نامفهوم ندیدهام، درواقع این فیلم برای بدبودنش اصلاً کم نگذاشته.»
جان تراولتا – ۱۹۹۳
جان تراولتا سال ۱۹۹۳ در فیلم (ببین کی به حرف اومده) بازی کرد که سومین اثر در سهگانهاش محسوب میشود اما اینبار سگ به جای بچهها حرف میزند. کوئنتین کورتیس در نقد این فیلم نوشته: «ترکیبی از بدترین ویژگیهایی که در هر فیلمی میتوان یافت.» کول اسمیتی نیز فقط گفته: «خودتان را خسته نکنید.»
آنتونیو باندراس – ۲۰۰۲
آنتونیو باندراس سال ۲۰۰۲ در فیلم (بالستیک) بازی کرد. او در این فیلم نقش مسئولی دولتی را بازی میکرد که در جستجوی سلاحی مرگبار است. جوسلین نووِک در نقد این فیلم نوشته: «تماشاگران فیلم نه میپرسند که آیا دو کاراکتر مهم داستان به هم میرسند؟ نه اینکه اصلاً چرا این دو با هم سر جنگ دارند؟ بلکه سوال اصلیشان این است که واقعاً چرا نشستهام و این فیلم را میبینم؟»
جان وُیت – ۲۰۰۴
جان وُیت سال ۲۰۰۴ در فیلم (ابربچهها: بچهزرنگ ۲) به ایفای نقش پرداخت، فیلمی که یکی دیگر از منفورترین فیلم های چهل سال اخیر نام گرفته. این فیلم داستان کودکی را روایت میکند که ابرقهرمان است. لیا روهن، منتقد فیلم، در مورد این فیلم نوشته: «از آن فیلمهایی است که باید پرسید واقعاً چه در سر سازندگانش گذشته؟»
جان هَم – ۲۰۰۹
جان هَم سال ۲۰۰۹ در فیلم (دزدیدهشده) بازی کرد و نقش کارآگاهی را ایفا میکرد که در پسرش ناپدید شده. الیزابت ویتزمن در نقد این فیلم نوشته: «نمیتوان انتظار داشت هیچ بازیگری از پس چنین فیلمنامهای تا این حد بیمحتوا برآید اما جان هَم چنان درگیر تلههای زمانی این فیلم شده که انگار واقعاً پا به فیلمی اشتباه گذاشته.»
اِل فانینگ – ۲۰۱۰
اِل فانینگ سال ۲۰۱۰ در فیلم (فندقشکن سهبعدی) بازی کرد و نقش مِری را بر عهده داشت، دختربچهای که فندقشکنش در کریسمس زنده میشود. فرانک شِک در نقد این فیلم نوشته: «فیلمی در حکم هدیهی زغالسنگ بابا نوئل* است. کارگردانش آندری کونچالوفسکی تنگنظرانه فیلمی ساخته که جشن کریسمس را برای کودکان نابود کند.»
* در فرهنگ غرب معتقدند بابا نوئل در روز کریمس برای بچههای بدرفتار زغالسنگ را کادو میکند و به آنها هدیه میدهد.
هِیل بَری – ۲۰۱۲
هِیل بَری سال ۲۰۱۲ در فیلم (جزر و مد سیاه) بازی کرد که از منفورترین فیلم های چهل سال اخیر به حساب میآید. او در این فیلم نقش کارشناس کوسه را ایفا میکرد اما پس از آنکه کوسهای همکارش را کشت کسبوکارش در شرف ورشکستگی قرار میگیرد. پیتر برَدشاو در نقد این فیلم نوشته: «تنها نکتهی مثبتش همان کوسهها بودند.»
ادی مورفی – ۲۰۱۲
ادی مورفی سال ۲۰۱۲ در فیلم (هزار واژه) نقش مدیر برنامهی نویسندگان را ایفا میکند که درختی جادویی در حیاط خانهاش سبز میشود از آن پس زندگی او را دچار تغییر و تحولاتی میکند. کریستال کوپِر در نقد فیلم نوشته: «هزار واژه؟ دو دو کلمه کافی است: سراغش نرو. مورفی از پس بلاهایی که سرش آمد به خوبی برمیآید اما نتوانسته نجاتغریق این فیلم باشد.»
آدام سندلر – ۲۰۱۵
آدام سندلر سال ۲۰۱۵ در فیلم (شش کلهپوک) به ایفای نقش پرداخت. این فیلم که یکی دیگر از منفورترین فیلم های چهل سال اخیر است دربارهی شش آدم غریبه در غرب وحشی است که میفهمند پدر همهشان یک نفر است. برَد نیوسام در نقدش نوشته: «این فیلم تقلیدی ناشیانه از فیلمهای وسترن و پر از جکهای نژادپرستانه است.»
کِیت بِکینسِیل – ۲۰۱۶
کِیت بِکینسِیل سال ۲۰۱۶ در فیلم (اتاق ناامیدیها) بازی کرد و نقش مادری را برعهده داشت که متوجه میشود خانهی جدیدشان جنزده است. کَتی والش در نقدش نوشته: «فیلم این خانهی شبحزده را باید گذاشت در اتاق زیر شیروانی و تا ابد فراموشش کرد.»
بروس ویلیس – ۲۰۱۶
بروس ویلیس سال ۲۰۱۶ در فیلمی به نام (محمولهی گرانبها) بازی کرد و نقش رئیس یک گروه جنایتکار را بر عهده داشت و به دنبال دزدی میگردد که محمولهشان را دزدیده. پیتر هاوِل در نقد فیلم محمولهی گرانبها مینویسد: «کارگردانی ناشیانه و فیلمنامهی نامنظماش فیلمی بیهیجان ساخته.»
بیلی باب – ۲۰۱۸
بیلی باب سال ۲۰۱۸ در فیلم (کشتزارهای لند) به ایفای نقش پرداخته که از زمره منفورترین فیلم های چهل سال اخیر جای گرفته است. او در این فیلم که بر اساس کتابی به همین اسم ساخته شده نقش نویسندهای در شرف مرگ را دارد که میخواهد آخرین داستان خارقالعادهاش را هم بنویسد. پیتر سابچِنسکی در نقدش نوشته: «فیلمی کسلکننده که حتی مخاطبان کتابش هم بعید است پای آن بنشینند.»
جان تراولتا – ۲۰۱۸
جان تراولتا سال ۲۰۱۸ در فیلم (گوتی) بازی کرد. او در این فیلم نقش رئیس یک گروه خلافکار را بر عهده دارد که در خانوادهی خلافکار گامبینو بزرگ شده. جانی اولکینسکی در نقد این فیلم نوشته: «ترجیح میدم کنار سرِ قطعشدهی یه اسب از خواب بیدار شوم تا اینکه دوباره پای دیدن چنین فیلمی بنشینم.»
جیم کری – ۲۰۱۸
آخرین مورد از منفورترین فیلم های چهل سال اخیر که در این مطلب میخوانید مربوط به فیلم (جنایتهای مرموز) با بازی جیم کری است. او نقش کارآگاهی را داشت که میان قتلهای رخدادهی واقعی با داستان یک کتاب جنایی تشابهاتی پیدا میکند. جاش گولِر در نقد این فیلم گفته: «حتی دیدن جیم کری هم در این فیلم بسیار بیهنر بیننده را به وجد نمیآورد.»
دیگر مطالب خواندنی:
۲۰ مینی سریال دیدنی که جلوی تلویزیون میخکوبتان میکنند
مروری بر مرد عنکبوتی از گذشته تا اکنون: نقدهای این سری فیلمهای کامیک
۱۰ فیلم ژانر تریلر توطئه که شما را دچار جنون و پارانویا خواهند کرد [قسمت اول]
۱۰ فیلم اکشن دیدنی و بینقص تاریخ سینما که نیازی به دنباله و بازسازی ندارند [قسمت دوم]
۱۳ فیلم دردناک و نهیلیستی که شما را نسبت به انسان و انسانیت ناامید میکنند [قسمت دوم]
بدون نظر